نشست نقد و نظر با موضوع جایگاه خانواده و جنسیت در نظام تربیت رسمی، با حضور دکتر خسرو باقری؛ رئیس انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران و حجتالاسلام و المسلمین محمدرضا زیبایینژاد؛ رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده، در محل دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار مهرخانه، در ابتدای این نشست که به بهانه چاپ کتاب حجتالاسلام و المسلمین زیبایینژاد با عنوان نقد و نظر؛ جایگاه خانواده و جنسیت در نظام تربیت رسمی برگزار شد، زیبایینژاد گفت: نظام مدرسهای ما،که ضرورتاً بخش 12 ساله آموزشی مدنظر نیست و منظور تربیت رسمی در محیطی خاص است، در کلیه مناسبات خود اعم از برنامهریزی درسی رسمی، برنامه درسی پنهان و برنامه درسی پوچ (یعنی اموری که برای آن برنامهریزی نمیشود و نظام آموزشی با سکوت از کنار آن میگذارد و البته اگر این برنامه درسی را واجد دلالت بدانیم) و در برنامههای غیردرسی، چه تصویر یا شناختی از خانواده به متربیان خود میدهد؛ چه ارزشها و مطالباتی را در ارتباط با خانواده برای آنها ایجاد میکند و چه مهارتهایی را برای ورود به خانواده به آنها میدهد؟
او با بیان این پرسشها، افزود: این پرسشها، سؤالات اصلی ماست؛ اینکه آیا نظام آموزشی تصویر درستی را از خانواده ارائه میدهد یا خیر؟ منظور از درست نیز، همآهنگ با آموزههای دینی است.
نظام مدرسهای نه تنها خانوادهگرا نیست، بلکه دلالت ضدخانواده دارد
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده بیان کرد: ادعای ما این است که نظام مدرسهای نه تنها خانوادهگرا نیست، بلکه دلالت ضدخانواده دارد و باید به این ادعا پرداخته شود.
او تأکید کرد: این ادعا به این معنی نیست که آموزههای خانوادهگرایانه در برنامهها وجود ندارد، بلکه جهتگیری کلی، همآهنگ با مبانی دینی نیست.
همآهنگنبودن نظام خانواده و مدرسه
این استاد حوزه بحث خانواده را در سه سطح ادامه داد و افزود: بحث خانواده را ابتدا در سطح نازل یا سطح یک توضیح میدهم. در اینجا ادعا این است که نظام مدرسه و خانواده همآهنگ عمل نمیکنند و غیرهمآهنگ هستند؛ در این سطح به اینکه مفاد آموزهها خوب است یا بد کاری نداریم، بلکه نکته اینجاست که مدرسه و خانواده در همان آموزهها نیز همآهنگ عمل نمیکنند.
زیبایینژاد تصریح کرد: تصویری که در این سطح از خانواده دریافت میکنیم، این است که خانواده حمایتکننده مدرسه است؛ آن هم حمایتگر مالی.
در اروپا خانواده از مرحله حمایتگر پا را فراتر گذاشته و وارد نظارهگری شده است
او با ذکر این نکته که در برخی مدارس کشورهای اروپایی مدیر وجود ندارد، بلکه هیئتمدیره دارند و چند نفر اعضای هیئتمدیره را والدین تشکیل میدهند، ادامه داد: در آنجا نظام مدرسه و خانواده همآهنگ عمل میکنند. خانواده از مرحله حمایتگر پا را فراتر گذاشته و وارد نظارهگری شده است.
آموزش و پرورش در کشور ما دچار دولتسالاری شده است
این پژوهشگر حوزه خانواده تأکید کرد: آموزش و پرورش در کشور ما دچار دولتسالاری شده است؛ یعنی بخشنامهای شده است و مدیران مدرسه موظف هستند طبق بخشنامهها عمل کنند و مدیر قدرت ابتکار و خلاقیت ندارد.
زیبایینژاد افزود: فضای دولتسالارانه حاکم در کشور، سبب شده که مطالبات مردم از دولت هم زیاد شود؛ حتی مردم در مسائل شخصی خود از دولت مطالبه داشته باشند؛ به طوریکه نزدیک به 80 درصد جوانان ما توقع دارند دولت برای اوقات فراغت آنها که یک مسئله شخصی است، برنامهریزی داشته باشد.
نظام مدرسهای انگیزه و احتمال تشکیل خانواده را کم میکند
او به سطح دوم بحث خانواده اشاره کرد و گفت: در سطح دوم ادعا میکنیم که ساختارهای نظام مدرسهای انگیزه و احتمال تشکیل خانواده را کم میکند.
زیبایینژاد مثال ساده این ادعا را اینگونه بیان کرد: از زمان 6 سالگی که وارد مدرسه میشویم تا زمان پایان تحصیلات فوقلیسانس، حدود 20 سال درگیر نظام مدرسهای هستیم و فشار نظام مدرسهای فرصت ازدواج و شغل را برای مردان و برای دختران فراهم نمیکند.
رئیس مرکز تحقیقات زنان و خانواده تشریح کرد: آموزش و پرورش دختران 17 یا 18 سالهای را که ازدواج میکنند، به مدارس شبانه با کیفیت نازل منتقل میکند. در واقع نظام مدرسهای انعطاف لازم را برای فرصت فرزندآوری به ما نمیدهد.
او در خصوص اشتغال و وضعیت نظام مدرسه به وضعیت کشورهای دیگر اشاره کرد و گفت: در کشورهای دیگر میتوان گفت، طول و عرض دانشگاه براساس نیاز بازار تعیین میشود. این در حالی است که در کشور ما گفته میشود باسواد بیکار، بهتر از بیسواد باکار است و بیکاری را پنهان میکنیم.
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده به آمار بالای بیکاران فارغالتحصیل از دانشگاهها که در برخی آمارها 2 برابر و در آمارهای ارائهشده دیگر تا 10 برابر کسانی اعلام شده که وارد دانشگاه نشدهاند، اشاره کرد و ادامه داد: بهطور کلی فاصله بین بلوغ جسمی و امکان ازدواج، فاصله 10 تا 15 سالهای است و حال چگونه قرار است این فاصله پر شود، پاسخی برای آن وجود ندارد.
نظام مدرسهای برای بسط و گفتمان مدرن ایجاد شده است
زیبایینژاد با اشاره به سطح سوم بحث خانواده، گفت: سطح سوم مهمترین سطح است. در این سطح تصویرها و ارزشها و مهارتهای نظام آموزشی همآهنگ با نظام دینی نیست. نظام مدرسهای جدید بهگونهای طراحی شده است که عقلانیت مدرن درست کند.
زیبایینژاد با بیان این نکته افزود: این نظام برای بسط و گفتمان مدرن ایجاد شده است و از طرفی نهادهای دینی میخواهند شبکه دیگری را بسط دهند و این دو با هم در تضاد است. در کشورهای دیگر ناسازگاری مفاهیم وجود ندارد. در کشور ما نظام مدرسهای تقدیس میشود و این مشکل را بیشتر میکند، در حالیکه علم مدرن در خاستگاه خود هیچگونه تقدسی ندارد.
او بیان داشت: زمانی که علم برای کشف حقایق بود گذشت و اکنون علم در خدمت قدرت و برای پاسخ دادن به نظام سرمایهداری است. خود غربیها نیز این ادعا را دارند. نظام سرمایهداری توسعهطلب است و به توسعه مصرف میاندیشد و به بازتولید شهروندانی فکر میکند که مهرههای خوبی برای چرخ صنعتی و نظام سرمایهداری باشند؛ لذا ارزشهایی تولید میکند که در خدمت این نظام باشد و باور آن به پیشرفت خطی و نفی امروز و دیروز است و تنها به فردایی روشن فکر میکند و حتی مناسبات اخلاقی گذشته نیز قابلیت نفی پیدا میکنند.
مفهوم موفقیت در نظام مدرسهای جایگزین مفهوم کمال شده است
زیبایینژاد گفت: تصویری که مدرسه از دین به ما ارائه میدهد این است که در کنار نهادهای دیگر باشد؛ در صورتیکه دین باید فراتر عمل کند و در تمام سطوح جلوهگر شود. در نظام مدرن گفته میشود که دین باید در کنار باشد و تبدیل به مناسک دینی مانند نماز و روزه گردد.
او صحبت خود را با این پرسش که خانواده متعالی در دنیای غرب چه خانوادهای است، ادامه داد و گفت: خانواده متعالی در غرب، خانوادهای است که موفق باشد و مفهوم موفقیت جایگزین کمال میشود؛ یعنی خانوادهای موفق است که به تمایلات خود برسد. به همین منظور فیلمهایی که در رسانه میسازند باید پایان خوشی داشته باشند؛ زیرا خانوادهها نباید مشکل داشته باشند. این در حالیست که در نظام دینی ممکن است خانوادهای هزار مشکل داشته باشد، اما راه خود را پیدا کرده باشد. برابری در نظام مدرسهای به مثابه تشابه برداشت میشود و این برابری عین اختلال در سیستم است.
دین نظام سلسهمراتبی برای خانواده قائل است/ نظام مدرسهای چه تصویری از عشق ارائه میدهد؟
این پژوهشگر حوزه زنان، صحبت خود را با طرح چند پرسش و پاسخ ادامه داد و بیان داشت: خانواده فضای ساختاری افقی دارد یا عمودی؟ دین نظام سلسهمراتبی برای خانواده قائل است و تقسیمبندی جنسی در خانوادهها حفظ شده است و غیرقابل تغییر است و این تقسیمبندی تا زمان قیامت نیز ادامه دارد. نظام مدرسهای چه تصویری از عشق به ما میدهد؟ برنامه درسی مدرسه نسبت به عشق پوچ است و هیچ معنایی از عشق دریافت نمیکنند. نتیجه این مسئله این میشود که راه باز میکند تا بچههای ما عشق را از کوچه و خیابان یاد بگیرند.
تصویر مدرسه از اقتدار منفی است یا مثبت؟
زیبایینژاد ادامه داد: تصویر مدرسه از اقتدار منفی است یا مثبت؟ نظام مدرسه اقتدار را با استبداد تفسیر میکند یا آن را مظهر وحدت جمعی میداند؟ مدرسه چه تصویری از مسؤولیت فردی و خانوادگی به ما میدهد؟ چه تصویری از آزادی به ما میدهد؟ تصویر مدرسه از مصرف چیست؟ در حوزه مصرف باید خویشتندار باشیم یا قانع؟ تصویری که از ارزشها میدهد فقط اطلاعرسانی است یا نهادینهشدن ارزشها مدنظر است؟ نظام مدرسهای چه تصویری از خود به ما میدهد؟ خود را مهمتر میداند یا تشکیل خانواده؟ نظام مدرسهای چه تصویری از تعبد ارائه میدهد؟ فارغالتحصیلان چقدر به دنبال رعایت احکام شرعی و چقدر به دنبال فلسفه احکام شرعی هستند؟
باید ببینیم تکلیف ما با مدرنیته چیست
در ادامه این نشست خسرو باقری؛ رئیس انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران، در پاسخ به صحبتهای حجتالاسلام والمسلمین زیبایینژاد گفت: نکته اول این است که اگر رویکرد دینی داریم باید ببینیم تکلیف ما با مدرنیته چیست؟؛ آیا باید آن را نادیده بگیریم یا با آن کنار بیاییم؟ آیا مدرنیته شر است و باید از آن اجتناب کرد و آیا اصلاً میشود از آن اجتناب کرد؟
غرب ظرفیت پویایی دارد و مرتب سعی میکند مشکلات خود را شناسایی کند
او بیان کرد: اینکه چگونه با مدرنیته ارتباط برقرار کنیم مهم است؛ باید به سنت بازگشت کنیم و مدرنیته را کنار بگذاریم یا راه دیگری بیابیم؟ به نظر میرسد راهحل نمیتواند پشت کردن به مدرنیته باشد و باید به راه دوم اندیشید چون راه اول بنبست است.
نکته دومی که باقری به آن پرداخت تعریف مدرنیسم بود. او در این خصوص گفت: مدرنیسم حرکتی است که شروع شده و تمامی ندارد؛ هرچند مدرنیسم نیز باید مشکلات خود را شناسایی و بر آنها غلبه کند و این کار را نیز انجام میدهد. اگر فساد جنسی در حال گسترش است و موجب تضعیف خانواده میشود، مدرنیسم در برابر آن میاندیشد. غرب ظرفیت پویایی دارد و مرتب سعی میکند مشکلات خود را شناسایی کند.
دین و فهم از دین باید پویا باشد
رئیس انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران با اشاره به نکته سوم، گفت: نکته سوم این است که بایستی در مقام نقد منصف باشیم. اگر میگوییم اندیشه ما اسلام است، باید دید وضع کشورهای اسلامی و خانوادههای آنها چگونه است؟
باقری با طرح این پرسش که تصور ما از دین چیست، به ارائه نکته چهارم پرداخت و گفت: دین را چه میدانیم؟ تصور میکنم تصویر آقای زیبایینژاد از دین، سنتی است. کاری به خوب یا بد بودن آن ندارم. اینکه ایشان اشاره کردند در مدرسه تعبد آموزش داده نمیشود؛ به نظر من برعکس است. کسی که به دانشگاه میرود پرسشگری زیادی دارد و من تعبد را روی دیگر سکه عقلانیت میدانم؛ البته که عقلانیت باید شکل متعادل خود را داشته باشد و نباید بگوییم پرسشگری بد است و چه ایرادی دارد اگر در مدارس پرسشگری رواج داشته باشد و اگر دین چیزی در چنته دارد چرا جواب نمیدهد. دین و فهم از دین باید پویا باشد.
متون دینی را نباید فارغ از زمینه خواند
باقری در ادامه به نقد و بررسی کتاب حجتالاسلام و المسلمین زیبایینژاد پرداخت و گفت: در کتاب سعی شده است رویکردی از طریق تحلیل دینی به اثبات رسانده شود. در کتاب، ذکر شده است که تفاوت زن و مرد تکوینی و واقعی است و نباید سعی کنیم آن را حذف کنیم.
او تصریح کرد: در این رابطه مشکلات روششناختی وجود دارد؛ زیرا باور سنتی دینی در ذهن نویسنده وجود دارد که میخواهد از آن دفاع کند. در این زمینه اگر متون دینی را فارغ از زمینه بخوانیم؛ یعنی text را خارج از context بررسی کنیم، دچار اشتباه میشویم. برداشت از متون دینی باید با context همراه باشد.
نقدی بر استدلالات فلسفی کتاب
رئیس انجمن فلسفه و تعلیم و تربیت ایران با اشاره به ضعیفبودن استدلالهای فلسفی مطرحشده در کتاب، افزود: این استدلالها ضعیف و قابل چند و چون است.
وی به یک نمونه درخصوص هست و باید اشاره کرد و گفت: این مورد که به امور تکوین و طبیعی برمیگردد، این است که بگوییم این موجود چنین طبیعتی دارد و باید تربیت آن هم بدینگونه باشد. مشکل این است که از هست نمیشود به باید رفت؛ اگر گفتیم این مسئله طبیعی است، دلیل نمیشود که بر اساس آن تکلیفی را انجام دهیم.
باقری افزود: آقای زیبایینژاد با اشاره به سخن علامه طباطبایی اشاره کردهاند که تجویزهای حقوقی اعتباراتی هستند که باید ناظر بر مقتضیات طبیعی باشد؛ اما برعکس آن را در نظر نگیریم. از طرف دیگر ایشان در صفحه 120 سخنی را از قول آقای آملی نقل میکنند که با سخن قبلی منافات پیدا میکند؛ یعنی اینگونه بیان میشود: هنجارهای اخلاقی و شرعی فقط حکم شرع است و مبنای عقل قطعی ندارد و خدا گفته است و ما نمیتوانیم بفهمیم چرا.
رئیس انجمن فلسفه و تعلیم و تربیت ایران تشریح کرد: حال اینکه حکم قطعی عقلی ندارد، آیا منظور عقل کنونی ماست یا اصولاً عقل بالقوه ماست که امروز نمیفهمیم و ممکن است فردا بفهمیم؟
باقری گفت: برخی میگویند عقل کنونی نمیتواند حکم قطعی کند؛ چون فعلاً ضعیف است و باید بیشتر بفهمد تا بتواند مسائل را درک کند و در آینده میتواند رمز و راز امور را بفهمد. از طرفی برخی دیگر معتقدند عقل نباید در این موارد وارد شود و حکم خدا صادر شده است.
وی تصریح کرد: حال بر چه اساسی صادر شده است؛ یعنی آیا خدا به صورت رندوم حکمی را صادر میکند یا اینکه واقعاً حکمتی در پس رأی خدا وجود دارد و اگر حکمتی هست، درککننده آن حکمت چه چیزی غیر از عقل خواهد بود؛ عقل کنونی یا عقل کاملتر شده و بالفعل انسان در آینده؟
باقری بیان کرد: اما آقای زیبایینژاد سرانجام به این نکته میرسد که از قول آقای آملی اشاره میکنند که باید و نبایدها، در حقیقت بیان هستهاست و عبارات هنجاری به عبارات توصیفی قابل کاهش است.
وی گفت: اگر واقعاً بتوانیم عبارتهای تجویزی را به عبارتهای توصیفی کاهش دهیم، همان حرف هیوم میشود. اگر علامه طباطبایی صحبت اعتباریات را میکند به این علت است که ایشان میان اعتباریات و فکتها جدایی میافکند و در اعتباریات یک عنصر نیازهای ما را وارد میکند و در نتیجه ما هم باید آن را خوب بیابیم؛ یعنی ذات شویم تا بگوییم خوب است. پس خوبی دیگر در خود چیزها نیست، بلکه خوبی هنگامی است که آن چیزها با نیازهای ما برخورد میکند.
وی توضیح داد: در اینجا تجویزها قابل کاهش به هستها نیست؛ در صورتیکه اگر ما صحبت آقای آملی را قبول کنیم، مسئله ما را به هیوم نزدیک میکند و تکلیف مشخص نیست که باید کدام را پذیرفت.
باقری با اشاره به صفحه 165 کتاب مبنی بر اینکه با اتکا به نظر تام اسکون پارادایم در علم وجود دارد و نظریهها و دانشهایی که انسانها درست میکنند با ارزشهایشان ارتباط دارد؛ گفت: تا اینجا درست است و بعد از این در کتاب اینگونه نتیجهگیری میشود که ما میتوانیم بگوییم دو دسته دانش وجود دارد: یک دسته دانشهایی که آتی هستند و به دین توجه نمیکنند و دسته دیگر دانشهایی که رواج دین را در خود قبول کنند. من دو سؤال دارم: اول اینکه شما چرا رأی تام اسکون را به عنوان یک غربی مدرن قبول میکنید و میخواهید براساس آن استنتاج کنید که ما از آن استفاده کنیم؟ اگر غرب است و به درد نمیخورد باید تمام آن را در یک بقچه گذاشته و محکم گره بزنیم و کنار بگذاریم. نظر تام اسکون اگر میخواهد مؤید ما باشد، در اینکه میخواهیم علم دینی داشته باشیم، باید نظر ایشان را بپذیریم و وقتی پذیرفتیم مناسبت دیگری با غرب برقرار کنیم.
وی ادامه داد: از این گذشته تام اسکون در عین حال که پوزیتیویسم را در هم میشکند و علم را به معنای فکچوآل رد میکند و ردپای ارزشها را وارد میکند، اما این به آن معنا نیست که تام اسکون ما را دلبخواهی رها میکند و میگوید هر کسی برای خود علمی درست کند؛ مثلاً ما مسلمان هستیم یک علم اسلامی درست کنیم، سرخپوست بر اساس ارزشهای خود علم سرخپوستی درست کند یا بودایی نیز به همین صورت. آیا از نظر تام اسکون یک داور بیرونی وجود دارد یا نه؟ باید گفت وجود دارد؛ زیرا تام اسکون معتقد است که داور بیرونی هست و مسئله باید حل شود. در نتیجه اگر میگوییم براساس اندیشههای دینی خود میخواهیم یک علم درست کنیم، این علم نباید لوکس باشد و مثلاً فقط در دانشگاه بگوییم روانشناسی اسلامی؛ باید این روانشناسی را در کلینیک و مدرسه ببریم و باید نشان دهد که کار میکند و بیماریهای روانی را خوب میکند و این حاکی از این است که داوری روی این علوم انجام میشود.
باقری ادامه داد: از دید آقای زیبایینژاد یک حاکمیت سلسهمراتبی از نظر اسلام خوب است؛ پس باید بدین صورت یک حکومت درست کرد تا ببینیم چه اتفاقی میافتد. آیا این مدل پاسخگوی نتیجه است یا خیر. علم چنین چیزی را از ما میخواهد نه اینکه فقط در مقام سخن بتوانیم چیزی بگوییم. دموکراسی نافی سلسهمراتب نیست، بلکه سلسهمراتبی میخواهد که قدسی نباشد؛ قدسی به معنای ادعای گزاف و دموکراسی با آن سلسهمراتبی مشکل دارد که استبداد ایجاد میکند.
مدرنیته در ذات خود نفی در گذشته را دارد/ باید مرز بین ثابت و تحول مشخص شود
حجتالاسلام و المسلمین زیبایینژاد در پاسخ به سخنان باقری گفت: مدرنیته در ذات خود نفی در گذشته را دارد. اکثر مکاتب پیشرفت را میپذیرند و مشکل در پیشرفت نیست، بلکه پیشرفت قاعده خاصی دارد و باید مرز بین ثابت و تحول، مشخص شود و اصول اخلاقی ثابت، راه ما را مشخص میکند.
در متون دینی آموزههای ثابتی وجود دارد که قاعدهمند است
او تأکید کرد: ما مخالف آن اندیشه هستیم که نقشهای ثابت برای زن یا مرد را در نظر میگیرد، اما اگر متون دینی را به عنوان منطق پیشرفت میپذیریم، در متون دینی آموزههای ثابتی وجود دارد که قاعدهمند است.
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده تصریح کرد: ما معتقدیم شخص کارشناس باید ابزاری داشته باشد تا بتواند آموزههای ثابت را از متحول تشخیص دهد. قواعد علمی مشخص میکند که کدام آموزه ثابت است و کدام متحول.
او در خصوص تعبد و تعقل گفت: در بحث تعبد، آموزههای دینی مسیر را برای عقل باز میکنند و عقل چراغ راه ماست. وقتی به پرسشگری عقل میرسیم، دو جایگاه قابل تعریف است؛ یک جایگاه در پذیرش خدا و رسول خدا و عمل به تکالیف الهی است که نباید معطل تأیید بمانیم و چون من بنده خدا هستم هرکجا که خدا دست مرا گرفت میروم و حکمت احکام را با عقل میسنجم. جایگاه دوم این است که به حکم عقل عملی عمل کنیم؛ بدین معنی که عقل هر چه حکم کرد همان را انجام دهیم. اگر عقل میگوید دروغ بد است، حتی اگر مصلحتآمیز باشد شرع هم همین را میگوید؛ اما اگر عقل حکم قطعی نداد، شرع وارد میشود. حکمت بسیاری از احکام بر ما پوشیده است.
باید در مسیر تبعیت فهمید؛ نه اینکه معطل فهم عقل باشیم
این پژوهشگر حوزه زنان گفت: توصیف خدا از زن و مرد و خانواده را باید پذیرفت. باید در مسیر تبعیت فهمید؛ نه اینکه معطل فهم عقل باشیم.
برای اصلاح این نظام، چالشهای زیادی وجود دارد
زیبایینژاد تصریح کرد: در نیمه اول کتاب، نظام آموزشی موجود مورد نقد قرار میگیرد که نظامی ضدخانواده است، اما معتقدم در زمینه اصلاح این نظام چالشهای زیادی وجود دارد.
زنان باید ابتدا همسر، سپس مادر باشند و سپس فعالیت اجتماعی داشته باشند
رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده اظهار داشت: برای ما علامت قرمزهایی وجود دارد است که در آموزههای دینی مطرح میشود.
او افزود: در دین برای زن نظام سلسهمراتبی در نظر گرفته شده است. زنان غیر از موارد خاص زمانی و مکانی باید ابتدا همسر، سپس مادر بوده و بعد فعالیت اجتماعی داشته باشند؛ اما برای زنان امروز ابتدا فعالیت اجتماعی و بعد مادری و در آخر همسری؛ اولویت شده است که نتیجه آن اختلال در ارتباطات خانوادگی است.
زیبایینژاد تشریح کر:د اولویتبندی امور قابلیت جمع و تفریق دارد. وقتی ارزشگذاری کار، دین شد؛ اولویتها در مناسبات دین فهم میشود. یکی از این اولویتها تشکیل خانواده است و اگر کسب علم تفننی باشد و در مسیر معرفتالله نباشد، نمیتوان دانش را بر خانواده ترجیح داد.
مرز آموزههای دینی ثابت کجاست؟
باقری در پاسخ به اظهارات زیبایینژاد گفت: بحث ما پیشرفت نیست، بلکه بحث ما مدرنیسم است. باید دید تکلیف سنتگرایی با مدرنیسم چیست. خود پیشرفت نیز کلمهای مدرن است.
او افزود: این آموزههای ثابت دین کدام هستند؟ سنتگرایان ما معتقدند کار اصلی زن در خانه است؛ کلمه اصلی را هم به کار میبرند تا در حق زنان به خاطر مدرنیته تخفیف داده باشند. آیا این موارد ثابت است؟
باقری اظهار کرد: در بحث تعبد؛ من مخالف این جملهام که حکمت بسیاری از احکام دین روشن نیست و معتقدم بیشتر احکام دین واضح و روشن است. چرا سعی میکنیم دین اسلام را غیرعقلانی جلوه دهیم؟
رئیس انجمن فلسفه و تعلیم و تربیت در ایران افزود: آموزش و پرورش اجباری خود پدیدهای مدرن است و دیندارن راهی جز عبور از مدرنیته ندارند. البته ما نمیگوییم باید تسلیم مدرنیسم شد.
در خصوص بحث اولویت دادن به کارهای زنان نیز باقری اظهار کرد: اولویت با اولیت فرق دارد. اولویت، زمان مقطعی دارد. به طور مثال ممکن است زنی احساس کند در مقطع زمانی خاصی باید درس بخواند و سپس ازدواج کند.